نادر سلیمانی بعد از بازی در ساعت خوش ممنوع الکار شدم
نادر سلیمانی بعد از بازی در ساعت خوش ممنوع الکار شدم
نادر سلیمانی را از سالها قبل با بازی در مجموعه «ساعت خوش» میشناسیم . اما او اعتقاد دارد ، همانقدر که این مجموعه برایمان ، خوب بود برایمان دردسر هم آفرید . پس از پخش این مجموعه دو سال ممنوعالکار شدم . قرار بود مسعود کیمیایی در فیلم ضیافت از ما استفاده کند ، اما تمامی رشتهها پنبه شد .
حضور او در ساعت خوش با بازی در نقش خاندایی در کنار سعید آقاخانی و ترانه محبوب آنها «سلام سلام ، خان داییجان » هنوز از یادها نرفته است . سیمایی از نامهربانیها به ویژه ممنوعالکاریاش که هیچگاه دلیلش را نفهمید، خاطره بسیار تلخی در دل دارد . او در باطن غمگین است . اما عجیب اینکه در سر صحنه خنده از لبانش محو نمیشود . چهل سال از خداوند عمر گرفته است و در عرصه هنری ، خود را یک تئاتری میداند . بچه جنوب ، «آبادان» است . مثل خیلی از آبادانیها ، خونگرم… از کارهای سینمایی او میتوان به مرد عوضی ، لاکپشت ، کلید ازدواج ، علی سنتوری ، نصف مال من نصف مال تو، اشاره داشت…
همچنین بخوانید : سالار عقیلی خبر هنرپیشه شدنش را علنی کرد
گفتههای او را بخوانید:
• من گلهای کوچک دارم، دوستان وقتی در چارچوب جادویی و خیالی دیده نشویم ما را باور ندارند و قبول نمیکنند که هنرمند هستیم. وقتی که دیده میشویم تازه به یاد ما میافتند. این اشتباه است، هنرمند اگر بمیرد هم زنده است، سعی کنیم در زمان زنده بودن به یاد او باشیم و از او تقدیر کنیم، این حرفها را برای خودم نمیگویم برای همه هنرمندها مطرح میکنم. البته این گله را دوستانه محسوب کنید .
• میتوان گفت بازیگری طنز غریزی است اما معتقدم اول باید خوب ببینی بعد خوب گوش کنی و در آخر هم خوب ادا نمایی، باید در وجود بازیگرانی که کار طنز انجام میدهند بداههگویی سرشته شده و بازیگر طنز با این مهم آمیخته باشد در غیر این صورت نسبت به خواستههای مردم کم خواهد آورد، باید درونمایه کار طنز را داشته باشی، البته میشود آن را به مرور زمان یاد گرفت ولی خیلی سخت است .
شما در طنز جاهایی را مثل کاریکاتور درست میکنی، یک جور اغراق البته دست روی نقاطی خواهی گذشت که حساسیت برانگیز است حال به سود آن موضوع یا ضررش.
سادهنگری اصل اول یک طنز است و بعد نکتهبینی، این دو مقولهای است که در کارهای مهران مدیری وجود دارد. همین موضوع طنز او را از بقیه کارها جدا میکند و باعث تمایز میشود. در کل مدیری دنبال قید و بندهای مرسوم نمایشی نیست البته این هم یک گونه از طنز به حساب میآید.
خودم را بازیگر تئاتر میدانم، اگر غلو حساب نکنید تئاتر را خیلی میپسندم چون ساده و بیغل و غش بوده به قول خودمان Face to face است، نفس به نفس تماشاگر کار میکنی خیلی سختتر از بازی در سینما و تلویزیون است، در تئاتر جای برگشتی وجود ندارد، گذشته همان لحظه تمام میشود و به حال میرسد.
کارگردانی را دوست دارم
• کارگردانی را بعد از بازیگری خیلی دوست دارم البته نه اینکه آن را در زمانی کوتاه تجربه کنم و به خاطر وقت مناسب در اختیار نداشتن یا همان «فورسماژور» بودن، سریع و تند دست به کار شوم، دوست دارم یک یا دو سال روی آن تحلیل و بررسی کنم و بعد به عمل برسانم . امیدوارم روزی این رویای شیرین به واقعیت تبدیل شود نه فقط برای من بلکه برای تمام کارگردانهای جوان .
نادر سلیمانی بعد از بازی در ساعت خوش ممنوع الکار شدم
• ممنوعالکاری آن هم بدون هیچ دلیل قانعکنندهای، بعد از ساعت خوش چه فیلمهای خوبی آن هم با کارگردانهای بزرگی مثل مهرجویی، افخمی، بیضایی، یدا… صمدی و مسعود کیمیایی را از دست دادم، آنموقع شنیده بودم ضیافت آقای کیمیایی اول قرار بود با بچههای ساعت خوش ساخته شود.