نمایی عجیب از محل زندگی پریچهر قنبری، همسر شهاب حسینی
پریچهر قنبری همسر شهاب حسینی با انتشار یک ویدئو، نمایی از محل زندگی اش در خارج کشور را به نمایش گذاشته است.
پریچهر قنبری و شهاب حسینی در طول یک سال اخیر با شایعه طلاق شان روبرو بوده است. ادعایی که هنوز آن ها تایید و یا تکذیب اش نکرده اند.
اما هر بار که این دو پست یا استوری اینستاگرامی منتشر می کنند. بار دیگر این شایعه دهان به دهان می چرخد و در صدر اخبار قرار می گیرد. البته حذف تصاویر مشترک از صفحه های رسمی آن ها و حضور شهاب حسینی در مراسم های سینمایی به همراه ساناز ارجمند شائبه جدایی شهاب حسینی و پریچهر قنبری را تقویت کرده است.
اکنون هم پریچهر قنبری ویدئویی جالب از پنجره هواپیما از شهر محل زندگی اش در آمریکا منتشر کرده است.
بیوگرافی و زندگینامه همسر شهاب حسینی , پریچهر قنبری
علاقمندان به سینما دوست دارند بدانند که بازیگر مورد علاقه شان چطور زندگی می کند، در زندگی شخصی او چه می گذرد و خلاصه اینکه دوست دارند از همه چیز سر در بیاورند، در ادامه جزییاتی از زندگی همسر شهاب حسینی پریچهر قنبری را میخوانید.
سید شهاب الدین حسینی تنکابنی درسال 1352 در تهران متولد شد. او در سال 1374 با پریچهر قنبری ازدواج کرد، فرزند اولشان به نام محمدامین در زمستان 1382 و فرزند دومشان به نام امیرعلی در تابستان 1390 به دنیا آمدند.
همسر شهاب حسینی بودن چه حسی دارد؟
زندگی با یک نقاش محیط کوچکتری را می خواهد یک اتاق است و یک بوم. یک موزیسین خودش است و سازش اما بازیگر اینطور نیست. همیشه باید با یک جماعت طرف باشید. همیشه زیر ذره بین هستید.
به لطف خدا مردم همیشه محبت دارند و این اتفاق بدی نیست. حس و انرژی مثبت را از هواداران شهاب می گیریم. خدا را شکر.
همه لطف و محبتی که در این 18 سال زندگی مشترک به من داشته یک طرف و فرصتی که برای بازی در فیلمش در اختیار من قرار داد یک طرف. سکانس مشترکی که بازی کردیم خیلی حس خوبی به من داد.
نقشی که من بازی کردم نقشی بود که همه بازیگران از او می پرسیدند قرار است آن را چه کسی بازی کند. همه درباره آن کنجکاو بودند و آن نقش را دوست داشتند. شهاب همشه به من می گفت نقشی که به من داده همان حسی است که در زندگی اش نسبت به من دارد.
ازدواج پریچهر قنبری و شهاب حسینی
شهاب حسینی:22 ساله بودم که با بچه های تئاتر دانشگاه تهران کار می کردم. تا قبل از این که همسرم را ببینم، قصد ازدواج نداشتم تا این که روزگار ما را در برابر هم قرار داد. به او پیشنهاد آشنایی دادم اما همسرم هیچ اعتقادی به اینگونه دوستی ها و آشنایی ها نداشت و گفت:اگر کسی واقعا عاشق است و تمایل قلبی برای رسیدن به دختر مورد علاقه اش دارد، باید در این راه صادقانه گام بردارد و بنابراین موضوع را با خانواده ام در میان گذاشتم و مصمم به ازدواج شدم.
بعد از 4-3 ماه نامزدی، عقد کردیم و بعد از 3 سال من سیدشهاب الدین 22ساله و پریچهر 15 ساله زندگی مشترکمان را با تمام کم و کاستی هایش شروع کردیم و تا امروز باوجود همه سختی ها و فراز و نشیب ها در تمام مدت در کنار هم بودیم.