اتهام قتل نامادری به قتل پسر 6 ساله
اتهام قتل نامادری به قتل پسر 6 ساله
اتهام قتل نامادری به قتل پسر 6 ساله : زن جوانی که سال گذشته به اتهام قتل فرزند شش ساله شوهرش با قرص متادون بازداشت شده بود ، در جلسه دادگاه جرمش را انکار کرد . در تابستان سال 1399 پلیس پایتخت از مرگ مشکوک پسر خردسالی در یکی از بیمارستان های شهر با خبر و راهی محل شدند .
شواهد اولیه نشان می داد پسر شش ساله به نام سپهر که همراه نامادری اش زندگی می کرده است بر اثر مصرف قرص متادون بیهوش شده و بعد از انتقال به بیمارستان فوت کرده است . در بازجویی اولیه در بیمارستان این نامادری با دستپاچه گی و استرس جواب پلیس را می دهد .
شکایت از طرف مادر واقعی سپهر
بعد از فوت این پسر بچه خردسال مادر او اقدام به شکایت می کند و پرونده این فوت در جریان افتاده و نامادری او به نام سمیرا بازداشت می شود . خانم سمیرا که یک معلم می باشد ابتدا جرمش را انکار کرد . اما در بازجویی های بعدی اظهار داشت ، قرص متادون را برای خودکشی خودم خریدم و داخل شیشه نوشابه ای ریختم ، اما متاسفانه سپهر در نبودن من آن را خورده بود .
مطالب پر حاشیه : دزدیدن بچه زن دستفروش با چای مسموم
صدور کیفر خواست به اتهام قتل نامادری به قتل پسر 6 ساله
با اقرارهای این خانم معلم پرونده بعد از صدور کیفر خواست به دادگاه کیفری یک استان فرستاده شد و روز گذشته روی میز هیئت قضایی شعبه پنجم دادگاه قرار گرفت . ابتدای جلسه مادر سپهر درخواست قصاص کرد . در ادامه پدر او به نام سهیل به جایگاه رفت و گفت از همسر دومش شکایتی ندارد . او در ادامه گفت : سمیرا زن مهربانی است . زمانی که با او ازدواج کردم دو پسرم به نام های سپهر و نادر رابطه خوبی با او داشتند . نمیتوانم قبول کنم او قاتل پسرم است .
در ادامه زن جوان در جایگاه ایستاد و گفت: اتهام قتل را قبول ندارم. وی گفت: خانوادهام با ازدواجم با سهیل مخالف بودند، اما من عاشق او بودم . به همین خاطر با او ازدواج کردم. با بچههای او رابطه خوبی داشتم به طوریکه آنها مرا مامان صدا میزدند.
آسیب روحی شدید بچه ها به خاطر طلاق پدر و مادر
متهم گفت: بعد از مدتی متوجه شدم پسران سهیل آسیب روحی و جسمی شدیدی به خاطر طلاق مادرشان دیدهاند. به همین خاطر در ماه یکمیلیون تومان هزینه بازی درمانی بچهها را پرداخت میکردم. من شوهرم و فرزندانش را خیلی دوست داشتم پس دلیلی وجود نداشت بخواهم به آنها آسیب برسانم.
متهم در پاسخ به سؤال هیئت قضایی درباره اعتراف در دادسرا گفت: تحت فشارهای بازجویی آن حرفها را زدم، چون مأموری که مرا بازجویی میکرد گفت شوهرم مرا طلاق داده و میخواهند خواهرم را نیز بازداشت کنند . به همین خاطر این حرفها را زدم. باور کنید نمیدانم متادون چیست و چگونه میشود تهیه کرد.
او در ادامه گفت: مادر سپهر بعد از ازدواجم مدام پیام میفرستاد و میگفت «سهیل تو را برای پرستاری بچهها گرفته و یکسال دیگر طلاقت میدهد.» او میگفت حالش خوب شود دوباره رجوع میکند. او به بچهها یاد داده بود خودکشی کنند. چون یک روز نادر وقتی از خانه مادرش آمد گفت اگر به حرفش گوش ندهم قرص میخورد. گفتم چه کسی این حرف را به تو یاد داده که گفت مادرش گفته است.
مادر بچهها که از طلاقش پشیمان شده بود به همین خاطر قصد داشت زندگی ما را بهم بزند . حالا هم با این شکایت یکسال و نیم است ، مرا فقط به اتهام نامادری بودن به زندان انداخته است .